۱۶ دی ۱۳۸۷

آدم تو هر لحظه ای تنهاست


قبلا فکر میکردم یه دوست عالی ، یه همسر خوب میتونه چیزی باشه که دیگه احساس تنهایی نکنی


ولی دارم میبینم که نه ! زکی خیال باطل .

دنیا ، عشق ، زندگی ، خدا هیچ کدومشون اونی نیستن که فکر میکردم

همشون با یه چیزی آلوده شدن

همشون میتونن بزننت تو دیوار

البته این خودتی که باعث میشی بری تو دیوار وقتی که فکر میکنی خدا میتونه چیزی رو عوض کنه !

نه واقعا نمیتونه

اگه به وجودش ایمان داشته باشی هم فقط یه ایمانه واسه اینکه دق نکنی

وگرنه به درد هیچ چیز نمیخوره

شاید اصلا وجود هم نداره و یه چیز ساختگیه


اگه خودت به داد خودت نرسی باید وایسی و تماشا کنی که حقت رو میخورن ، در حقت نامردی میشه ، گولت میزنن و آخرش هم دچار هیچ عذاب الهی ای نخواهند شد ! کلا کشک و دوغ .

دلم میخواد اگه قراره گرگ یا گوسفند باشم ، آقا گرگه باشم و گوشت بره ها رو به دندون بکشم تا اون گوسفنده باشم و وایسم بگم نه خدا پشت و پناهمه





الهه