سیب ترش. آن هم نصف شب. فشار نمیگذارد برای آدم. یا اصلا آنقدر فشار میآورد به مغز خستهام که دلم میخواهد حتی برای خاطر یک عکس هم زار بزنم. بیخیال. دورهی این مدل زار نوشتهها دارد سر میآید و ما همچنان گیر سه پیچ دادهایم که یا خدا! شب تلخمان را پایانی دِه. دِ نمیخواهد بدهد دیگر. دوست ندارد. خدا دارد روی روش حکومت استبدادی مطالعه میکند باز. صد بار گفتم این افکار دیکتاتور مآبانه را جاهای دم دستی مغزتان نگذارید. خدا میبیند و خوشش میآید. از این مخلوقش با این افکار ضایعش. حالا گیر داده به این حالتهای "همینی که من میگم". یه چند هزارسالی هست که گیر داده. خداست دیگر. همینجوری که یک کار را نمیکند. تا صد جور آزمایش و مطالعه موردی نداشته باشد، دلش راضی به انجام کاری نمیشود. مثلا همین جنگهای جهانی و هیتلر و استالین و اینها. مطالعه موردی و آزمایشگاهی بودند دیگر. نمیدانم این پیرمرد که شما بهش میگویید خدا، کی قصد دارد دست از سر ما بردارد. اَه! فشارمان افتاد! این سیب ترش این وسط چه میگوید؟
بعدالتحریر کتابی : رئیس جمهور از تلویزیون، درآمد ناخالص ملی را با احتیاط تمام اعلام کرد. رئیس بانک مرکزی روی دستهی مبل کوبید و گفت باز هم اشتباه کرد، هشت سال است اشتباه میکند. زن از آشپزخانه داد زد: خودت را ناراحت نکن! مگر این هشت سال کسی فهمیده یا اعتراض کرده؟ رئیس بانک مرکزی گفت: حرف این چیزها نیست، باید تمام ارقام را دوباره عوض کنیم.
بازی عروس و داماد / بلقیس سلیمانی
بعدالتحریر : گزیده همشهری جوانانه (29) !
سیب ترش که دوست ندارم، هیچ!
پاسخحذفاین چیزها که پایان ندارد (شب تلخ و افکار بد شکل و اینها...)، هیچ!
مسئله مهم این است که انسان تغییر می کند، اصلا این هم هیچ!
سلول های بدن هم تغییر می کنند، می میرند و دوباره متولد می شوند، از این مسئله می توان به معاد رسید و با چند چیز دیگر خدا را اثبات کرد (یا حداقل به زور قبول کرد!).
اینکه خدا دارد آزمایش می کند که مهم نیست. من میگویم: کار خدا اصلا حساب کتاب ندارد!
حالا اگر راست می گویی ثابت کن که دارد!!!
خیلی قشنگ بود هم خودش و هم بعدالتحریرش
پاسخحذفسیبِ ترش چیزِ خوش مزه ایست. خب. خدا. می دونی چیه؟ خدا کارش واسش سنگین شده. شایدم تکراری شده، دیگه انگیزه ای نداره! استبداد هم که واسه دو دقیقه ی اولشه!
پاسخحذفبعد التحریرت عالی بود!
خدا مسئول همه ی مشکلات ، اشتباهات ، تصمیم های غلط و انتخاب های کورکورانه ی ما نیست. خوب نگاه کن تا بدونی همه ی این چیزایی که الان تو زندگیته - خوب و بد - نتیجه ی کارا ، رفتارا ، انتخابا و تصمیمای خودته.
پاسخحذفقرار نیست اینا رو خدا حل کنه ، آستین بالا بزن ، اون موقع هست که می بینی خدا خیلی چیزا برات می خواست ولی خودت باید دست به کار می شدی.
در مورد بعدالتحریر : یه یارویی یه سنگی تو یه چاه میندازه ، صد تا یارو تر از خودشم میان صدتا سنگ دیگه تو چاه میندازن. تا وحدت ، انسجام ملی و ((ما می توانیم)) نمود عینی پیدا کنه
پاسخحذفآفرین دختر..عالی بود..خیلی خوشم اومد ..کوتاه مختصر طنازانه ونکته سنج و خلاقانه...خودت فکر کنم تو این 1 سال فهمیدی کم پیش میاد من تعریف نوشته ای رو اینجوری بدم..اما دمت گرم..از این به بعد بیشتر بهت سر میزنم
پاسخحذفاشکال نداره
پاسخحذفحالا حالاها وقت هست واسه جبران این اشتباهات
مردم ایران وقت دارن
خیلی هم دارن
وای طراااا بعدالتحریرت خود ِ خدا بود:))
پاسخحذفسلام عشق من . آدرس عوض کردی . این گل و این شیرینی و شام+پاینش . . . نبینمت غصه دار و اینا . . . این دغدغه ی تو و خدا رو خوب میفهمم . بهت حق میدم این جوری فک کنی . . . گاهی انگار خدا دوست داره التماس و زاری بنده اش رو ببینه خوشحال میشه اما گاهی میگم نکنه من بیخودی دارم دست و پای بیخودی واسه جهنم و چاه جدیدی میزنم و اون نمیخواد . داری راجع به بنک و اینا حرف میزنی . . .جان مادرت یه چیزی ننویس حذفت کنن . . . توی مخ چه کسی خواهد رفت که .... ببین خنده ام میگیره مگه میشه ؟!!!! من نمیدونم چرا ..... عجیبه ها .
پاسخحذفسلام. نکنه هنوز در گیر و دار بودن یا نبودنی؟
پاسخحذفابراز دلتنگی بانو
پاسخحذفخدایمان تنوع طلب است رفیق و دوست دارد بازیهای جدید را! منتها دنیا آنقدرها که میخواسته بزرگ و متنوع از آب در نیامده ؛ و تکرار تاریخ از همینجا نشئت میگیرد! گیریم جزئیاتش فرق دارد !
پاسخحذفطرا کجایی؟
پاسخحذفخوبی؟
چرا نیستی ÷یشم؟
طرا نگرانتم شدید.. زود برگرد..
مراقب خودتم باش..
نوشته ات فرق داشت کلا
پاسخحذفشبیه خودت نبود
اما بسیار دوست داشتم
خدا هم از نظر تو یه پیرمرده با ریش های بلند سفید ..
پاسخحذفاين سيب حوا بود يا سيب ترش..... نصف شبو اين همه شبهه؟!!!
پاسخحذفتقصیر سیب ترشه همه اش...
پاسخحذفخداي ديگه !
پاسخحذفسر به سرش نذار !
بعدالتحريرت خييييييييييييييييييييييلي باحال بود
متنت از آن متن هایی بود که یک جورهایی بعد از خواندنش دلم خنک شد بدجوری دق دلی آدم را سر خدا خالی می کر...اما فعلا که مطالعه موردی اش روی یک موجود عجیب الخلقه هست که سر برنامه زنده تلویزیونی هم سر ملتش کلاه می گذارد آنم هم به چه بزرگی !
پاسخحذفبه تایید دوستان بعد اتحریر باحالی بود
زیباییات شکست در ما
پاسخحذفیا پنهانی از راهِ توست
در تو را
بازی چه
نامت بخوان
یا به خوان را نامهات
میشوی را
کوی ما
از، یا خستهتر از آنطرف، در
ما باز میآییام:
نیست جز
بی درنگ تو، بی صدا
........
در انتظار ردپاي عبورت و گرماي حضورت ...
من بازی عروس و داماد رو قبل از انتخابات خوندم.
پاسخحذفعجب تیکه ای انداخته. تازه بهش رسیدم.
سخت می شه جرئت داشت در مورد خدا این طور صریح نوشت و نقدش کرد.
ولی همیشه یک حسی بهم می گه جنبشو داره.
وای وای...من بالاخره موفق شدم وبت رو باز کنم. می دونی؟ بلاگر خره. باور کن. گاهی همین که باور کنی همه چی حل میشه. مثه اینکه باور کنی خدا هر دو چشمش لوچه و از این حرفا! سیب ترش کلا خوبه. ابن رو هم باور کن.
پاسخحذفوقتی ظلمی در یه جامعه مثل جامعه خودمون صورت میگیره این درست است كه مباشر این ظلم و ستم چه بسا یك نفر باشه، اما مردم خودمون هم در این ظلم شریكند چرا كه به گونههای مختلف ظالم رو همراهی میكنن. سکوتـ ما مردم هم نوعی کمکه به ضالمه!
پاسخحذفیادمه که یه حدیثی از امام علی می خوندم که در این حدیث اومده بود گاهی اوقات خداوند در برابر ضلم ستمکارا سکوت می کنه و از بندهاش انتظار داره که جلوی ظلم و ستم بایستند!خدا این وسط فقط ناظره و همینو بس :)
خلاصه که طراوت جان بیا از میوه فروشیه دمه خونه احمدی نژاد سیب بخر که سیباش عجیبـ شیرینه :) :)
ما بخواهیم خصوصی بنظریم چه باید بکنیم؟!هان؟
پاسخحذف