۲۰ مهر ۱۳۸۹

به خاطر چند اسکوپ بستنی




باهاس بهش می‌گفتم. که کهنه، دل آزار شده. یه هفته بیشتر نیست که نو اومده به بازار. اما من، رفیقش، نقشم شده کهنه‌ی دل آزار. آخ که چه دنیاییه ها. این آق عباس کیارستمی خوب چیزی تو این فیلماش نشون میده : منبعد بین ما فقط تیزی حکم میکنه و بس! آخه نالوطی! این بود رسمش؟ به هزار امید و آرزو از دیار دل کندم و غم غربتو به جون خریدم. واسه چی؟ که بیام و بشی رفیق رام. همین راهی که هی متر می‌کردیمشو واسه خودمون نعره می‌زدیم توش و فقط بارون بود که می‌دید ته این پرسه‌ها، دلا همه صافه. هی روزگار. حالا چی؟ حراجمون کردی نارفیق. به هیچ فروختی. به هیچ که نه. به گمونم به یه بستنی. آره رفیق قدیمی. برچسب قیمت زدی بهمون. این دم آخری که قرار بود خیابونا رنگ ته کفشای ما رو به خودش بگیره و دستامون تو هم قفل شه، تو زدی زیر همه چی. اما ...عب نداره. روزگار همینه دیگه. گردونه می‌چرخه و تو بازی روزگار واسه ما پوچ میاد. هی روزگار ... خوش باش رفیق. از ما که گذشت، اما اگه رابطه‌ت باهاش جدی شد، خوشبخت شی. فقط ... یاد پرسه‌هامون به خیر! انگار!





۲۶ نظر:

  1. دلم می گیره .. انگار هیچ کس و هیچ چیز اونجوری نیس که انتظار داریم .. همه ی ما دنبال فراریم .. و خیلی چیزا رو کمرنگ می کنیم .. انگار فک می کنیم با این فرار کردنا حالمون خوب میشه .. ولی هیچ چیز اونجوری نیس که انتظار داریم ..

    پاسخ دادنحذف
  2. آره خوب..تا بوده همین بوده رسم رفاقت...رفاقت که نه..چی؟؟

    پاسخ دادنحذف
  3. belakhare mitunam cmnt bezaaaaaaaaram
    duset daram tara junam

    پاسخ دادنحذف
  4. خط خطی نبینیمتون آبجی! شوما وجودتون خیلی باارزش و ایناس واس ما هم پاتوقاتون ها!! واس ما هذیون گوآ!گفتیم که حساب کار چی!!!دستتون باشه!
    ولی خب! عوالم خاطرخواهی و ایناس دیگه! سر شکستنک و اینام داره خب!ناثو وابه که مام بخوایم سرک بکشیم توش و نطق و اینام کنیم!فقط همینو بیگیم که دُرُس میشه آبجی!ما ته دلمون رووشنه! راسی! سنگم نبینیمتون آبجی!
    بی تعارف نوشت: عجب نثری!!!محشر بود! بعد از مدت ها در معنای واقعی لذت بردم از یک دستنوشت.

    پاسخ دادنحذف
  5. ای بابا...
    کهنۀ دل آزار! می خوامت...

    پاسخ دادنحذف
  6. آخ كه جاي ِ من حرف زدي طراااا... آخ !
    كه پوسيد اين دلم از سكوتش !
    آخ !!!

    پاسخ دادنحذف
  7. هی طراوت نگو که دلم خون دلم جگره

    پاسخ دادنحذف
  8. چقدر تلخ و زیبا بود ... ترک کردن دوستی -اگر دوستی واقعا دوستی باشد - بسیار تلخ و جانکاه است ...
    ما نیز خسته ایم و شکلاتی از خستگی هایمان تدارک دیده ایم ... اگر مایل بودید ما منتظریم

    پاسخ دادنحذف
  9. من می خوام برات کامنت بذارم خب...خدااااااااااااا

    پاسخ دادنحذف
  10. ای جان تونستم! طراوت ببین تونستم! خدا چه زود شنیدی؟! دمت گرم بابا...
    .
    سلام بانو...

    پاسخ دادنحذف
  11. وای ! D:
    می دونی چندین و چنـــد ماهه واسه کسی کامنت نذاشتم؟ D:
    می دونی الان چقده مغزم با نظر دادن غریبه اس ؟ D:

    پاسخ دادنحذف
  12. چه بگوییم والا
    در خاک ماهم جوانه ای سر زده. منتظر دیداریم

    پاسخ دادنحذف
  13. امان از این در نیمه راه تنها ماندن ها..

    پاسخ دادنحذف
  14. 1387 نمی دونستم چه جوری خصوصیبزارم برات این عددو

    پاسخ دادنحذف
  15. سلام.آخی تو شهر غریب دوستت با دیگری پرید...
    غصه نخور دوست من می تونی یه همقدم دیگه برای گز کردن تو این شهر پر از گرگ پیدا کنی.موفق باشی دوست من

    پاسخ دادنحذف
  16. درود طراوت ...

    تو برام یه پرسشی ولی آره پیام آخِر رو هم نوشتم.

    نمی دونم چرا حس می کنم خیلی به گلشیفته نزدیکی.

    بگذریم. دوستت دارم، بابت همه چیز مِرسی، معرفتتم تو دنیا تِرِکید :)

    *کاوه*

    پاسخ دادنحذف
  17. حتماً لیاقت تو رو نداشته
    تجربه میگه که همیشه مورد های بهتری هست
    وقتی چیزی رو از دست میدی بهترشو میتونی بدست بیاری

    پاسخ دادنحذف
  18. هه !

    عجیب دنیاییه !!
    و کمی نکبت !

    اَه !

    پاسخ دادنحذف
  19. هیچ ِ هیچم که نیاید در میان...

    سلام به درخت سبزینگی و باران ِ دنج ِ رویایی

    خواستم بگم بهترین کار دنیار و کردی کتاب خوندنت رو می گم
    خواستم بگم خوش بگذره-بگذره - این ترم آخر هم
    خواستم بگم بازگشتت به خیر راه رو برو یت به راه انشا لله و به طراوت ِ بی پایان

    پاسخ دادنحذف
  20. بستنی ات كاش لااقل سرمات نده ، خب تو حواست نيس ، امّا زمسسون توو راهه

    پاسخ دادنحذف
  21. هه! کامنتِ من نیست! هه! یادم نیست چی گفته بودم. اما الان به همه ی رفتن ها می خندم. خنده دار است طراوت. دارم می میرم از خنده طراوت. ... :|

    پاسخ دادنحذف
  22. این پستتو دوست ندارم . کاری نه به محتواش دارم نه زبان لاتی و لوطیش و هرچی. تکرار داره و کلیشه.اون خوشبخت شی که خیلی بد بود
    خیلی دوسش ندارم،خیلی. هی چهار قدم میری جلو یه قدم عقب گرد می کنی. ثابت قدم باش جانم! ثابت قدم.

    پاسخ دادنحذف