۲۸ شهریور ۱۳۸۹

آغازی بر پایان

آخ ... خواستم قسم بخورم به تاریکی و نور. به آن دو چشم گنگ و بور ... اما نگاهم افتاد به لبخند جلادانه‌ات. وحشیانه‌ات. بی‌رحمانه‌ات. مستانه‌ات. پریوشانه‌ات. آنه‌ات. نه‌ات. ات. ت. ت اول تو. که تمامت تهدید است. که تمامیت تو از "ت" سرچشمه می‌گیرد. تهدید که بودی. ترس ِ من هم شدی. تغیُر و تاثـُر و تنفر و تحمل. و تو تمام. و تو آخر. که من ابتدای تواَم. سنگینی این را همیشه حس کردی، حل کردم. که تو ابتدایی نداری و من انتهایی. تا اینکه ... آخ ... لبخند تو تمام من بود. تمام من شد. مرا تمام کرد. درست همین است. من تمام شدم. اما بیچاره تو. هنوز آغاز نشده‌ای؟ چه حیف. که من نمی‌توانم برای تو آغازی باشم ... چه حیف که من هرگز آغاز نشدم. از همان آغاز، انتها بودم. هاه! مرا ببخش که نمی‌توانم ابتدا را برایت هدیه بیاورم. مراببخش که طلوعت را هرگز نخواهم دید. نـ خواهم دید ...

نخواهم دید ؟


بعدالتحریر کتابی : مردم در این سیاره تنها هستند. مشکل این است. (شب‌های روشن / داستایوسکی)



۲۸ نظر:

  1. شايد لياقت شروع شدن را ندارد !!!


    اول!

    پاسخ دادنحذف
  2. که تو ابتدائی نداری و من انتهایی...هوم...دلم گرفت...

    پاسخ دادنحذف
  3. upload kardam tara...inja www.opendrive.com

    پاسخ دادنحذف
  4. انتها نبودم راستش ، ماشینی بودم سوئیچ گم کرده ، جرقه ر سیم هام را بلد نبودی ، استارت میخواستم ، نه فراموش کردن ، یا بعبارتی ، تمام کردن

    پاسخ دادنحذف
  5. تهدید از ترس می آد. گاهی ترس رودرو شدن با خود

    پاسخ دادنحذف
  6. سلام
    شما رو تو وبلاگ پری(شانس بی شانس )پیدا کردم. آخرین متنتون رو خوندم .خیلی خوشمم اومد. اون عکسه رو که دیدم با کلمه ی هذیان... بشر با همدیگه پرفکتن (عکس اون تیر برقه رو میگم)
    دوست دارم لینکت کنم به وبلاگم.هر چند که برای لینک شدن و نه لینک کردن در خواست میدن ، اما من در این مورد هم اجازه می گیرم!!!می تونی ببینیش بعد نظرت رو در این باره بگی

    پاسخ دادنحذف
  7. اگه دو تایی به هم می پیوستید و مکمل ی هم می شدید ، واسه خودتون یه پا خدایی میشدیدا !! :)
    چون تو انتها نداشتی و اون ابتدا .. :)

    پاسخ دادنحذف
  8. تو شروع هستی من مطمئنم
    خواهی دید خواهی دید

    پاسخ دادنحذف
  9. دقیقا می خواستم حرف هاله رو بزنم و اینک با وجود قانون تنهایی ما نمی دونم چرا نمی تونیم بپذیریمش!

    پاسخ دادنحذف
  10. دل ماهی هام هم برای تو غنج میره...

    پاسخ دادنحذف
  11. در این دنیا ما فقط

    دو میلیارد نفریم،

    و حسابی هم دیگر را می شناسیم.
    احساس می کنم درگیر شدی

    پاسخ دادنحذف
  12. مطالبت یه جور خاصی شده طراوت .. عاشقانه .. پریشان .. .. نمی دونم ..

    پاسخ دادنحذف
  13. هممم ... تلخ ولی زیبا ... شاید روزی دیگر شروعش کنی و روزی دیگر تمامت نکند ...
    شکلات دیگری آماده کرده ایم برای پذیرایی ... امیدواریم خوشت بیاید ...

    پاسخ دادنحذف
  14. پس تنهايي از اَزَل تا اَبَد، مشكل بوده ؟‌‌‌ ؟‌ ؟

    پاسخ دادنحذف
  15. چطور میشه برات نظر خصوصی گذاشت؟ آهان...بی خیال...اس ام اس میدم

    پاسخ دادنحذف
  16. باز رفتي سفر ؟؟
    آتيشش بزنم !؟؟؟

    پاسخ دادنحذف
  17. اولش گفتم قران ترجمه كردي!! بعد ديدم نه مثل اينكه يه كتاب آسماني جديد به تو وحي شده اي اي پيامبر ديوانه عاشق!

    پاسخ دادنحذف
  18. سلام شبنم برگ های جزیره
    مطالبت رو مرور کردم . بعضی ها رو خوندم . بعضی ها رو رد کردم . خودت میدونی توی نوشتن چقدر پیشرفت کردی ؟ این متنی که نوشتی یک جور نثر مسجعه که به ترانه ی پاپ هم نزدیک میشه . گرچه شعره و تو اینو میدونی که شاعرها میگردن توی دنیا اون چیزی رو که نیست رو میگن . من هم شعری داشتم .... سلام بر من که از تو آغاز شدم ... از این حررفها . . . عاشقی؟ میدونی خدا به تو چه حالی داده ؟ عاشق شدن کار هرکسه عاشق موندن نه . اگه ارزشش رو داره براش کوه رو جا به جا کن .



    میس شانزه لیزه

    پاسخ دادنحذف
  19. ط ر ا و ت
    كجاييييييييييييي ؟؟

    شكلك هم نداره كه اينجا !

    پاسخ دادنحذف
  20. دلم خب برات تنگ شده چرا نمینویسی؟؟؟؟

    پاسخ دادنحذف
  21. عسیسم منتظر پست جدید هستم ازت ها! هر چند هربار میام از اون عکست کلی لذت می برم. حتما شناختیم. تو این مدت خیلی از مطلب های قبلیت رو هم خوندم.
    با توجه به تاریخ پست هات متوجه شدم هر چی جلوتر اومدی نثرت بهتر شده. آفرین ادامه بده که منتظر خوندن پست های بعدیت هستم....

    پاسخ دادنحذف
  22. منم هذيان ميگم تو يه وبلاگي قراضه . اينجام هذيان ديدم . جالب شدم .

    پاسخ دادنحذف
  23. این اصطلاحات رو کی می سازه
    عسیسم مثلا؟
    هیچی از مطلبت نفهمیدم
    گنگم . فردا باس بریم مدرسه
    یکی باید بگیره من و بزنه که از این بهت بیام بیرون.
    ولی خوب بود انگار .

    پاسخ دادنحذف