۱۶ مرداد ۱۳۹۰

قبرستانی بر روی بلندی

عکس‌ها را بالا و پایین می‌کنم مدام. برای هرکدامشان داستانی دارم. اما نمی‌دانم از کجا شروع کنم. هرچند عکس‌های قبرستان مرا هوایی می‌کنند. بله. باز هم قبرستان. و اینبار در استانبول.
تپه‌ی پیر لوتی (Pierre Loti) یکی از نقاط بلند و خوش منظره‌ی استانبول است. در تاریخچه و وجه تسمیه این محل آمده که Pierre Loti فردی فرانسوی بوده که در سفر خود به استانبول عاشق دختری ترک می‌شود. اما مجبور به رجعت بوده و پس از بازگشت ِ دوباره دیگر معشوقه اش را پیدا نمی‌کند و آن تپه را می‌کند میعادگاه نافرجام خود و الخ ! هرچند من بعید می‌دانم داستانش این باشد! به هرحال !! به سفارش دوستی دیدار از این تپه را در دستور سفر قرار دادم. آسمان ِ بعدازظهر ِ استانبول و قهوه‌های تُرک ِ کافه‌ی پیر لوتی هوای آدم را طلایی می‌کند.


و اما قبرستان. خیلی اتفاقی دیدمش. مشرف به تپه بود. عکسش را همین پایین می‌بینید. فکر کنید! که قبرتان مشرف به خلیج زیبایی باشد. آه ... فقط بدی‌اش این بود که قبرها اکثرا خانوادگی بود. یعنی یک سنگ ایستاده و زمینی به پهنای تن ِ اجساد ِ خانواده !! هه! انگار قرار نیست هیچ کجا خانواده دست از سرمان بردارند!
حتی قبرستان آنجا را هم دوست داشتم. جای دوستان قبرستان گردم خالی ... :)


تـکـمـــله 1: شرمنده که شرح جالبی بر عکس‌ها نداشتم. هنوز مغزم قفل است.

تـکـمـــله 2: چند روز پیش داشتم در کوچه‌های فیلترنت ویراژ می‌دادم و در یکی از پیج‌ها می‌گشتم که یکی از پست‌های قدیمی خودم را آنجا دیدم. از همان شعرواره‌های سه سال پیش بود. بی هیچ کاستی کپی شده بود. نمی‌دانستم چه بگویم. حوصله‌ی ادعا کردن هم نداشتم. پیج را بستم و رفتم پی کارم.