۱ مهر ۱۳۸۸

قلب ، چراگاهی لذیذ

ببینم ! شما آدما رو چجوری تو قلبتون راه میدید ؟ نه . نشد . شما چجوری آدما رو تو قلبتون جا میدید ؟ اوهوم . اینه . "جا دادن" . شما مهندسید و قلبتونو با استفاده از نقاله و پرگار و خط کش تقسیم بندی دقیقی کردید و واسه هر قسمت اسمی گذاشتید و آدما رو بر اساس طبقه بندی قلبتون دسته بندی میکنید ؟ و حتی آزمون ورود به قلب میگیرید ؟ یه مثال .

... : " تو قسمتی که مربوط به دوستامه ، تو سالاری ! "

این درسته ؟ این تقسیم بندی رو میگم ...

یا نه . شما جزو دسته ی دیگه ای از آدما هستید و آدما رو مثل یه گله گوسفند (!!!) ول میکنید تو قلبتون تا هرکس بر اساس ارزش و توانایی های خودش صدرنشین قلبتون بشه ؟

این قسمت دوم به نظر من خیلی ارزشمندتره . اما یه ایرادی داره . البته اگه بشه اسمشو گذاشت ایراد ! اینکه نقش ها تو این روش بی معنی میشه . تو مورد قبل ، آدما بر اساس نقش هایی که دارن طبقه بندی میشن : دوست ، معشوق / معشوقه ، همکار ، همکلاسی ، خانواده و ... . اما تو مدل دوم هیچکدوم از این کلمات معنی نداره . یعنی سریع به همدیگه تبدیل میشن . دوست به معشوق / معشوقه ، همکلاسی به معشوق / معشوقه ، همکار به دوست ، همکار به معشوق / معشوقه ، خانواده به دوست ، همکلاسی به دوست و الخ .

حالا مسئله اینجاست ... که من ترجیح میدم قلبم چراگاه یه گله گوسفند باشه تا صفحه مختصات یک ریاضیدان . هر گوسفندی میتونه وارد قلبم بشه . اما اون بالا رفتن کار هرکسی نیست . من ترجیح میدم اینجوری زندگی کنم ... یه زندگی پر از ماجراجویی احساسی . اوهوم .


--------------------------------------------------------------------------------


بعدالتحریر : من ، همین الان ، یعنی ۱:۱۵ روز سوم پاییز تو اوج یه جور حس غلیظ عاطفی قرار دارم . خیلی غلیظ . آدما منو شگفت زده میکنن . حساشون . بعضی هاشون انقدر سردن که آدم یخ میکنه وقتی حتی بهت سلام میکنن . بعضی هاشون انقدر گرمن که آدم .... آدم نابود میشه .... میدونم نمیتونید حتی یه قطره از این حس منو بفهمید . ولی ... باید یه جا اینو میگفتم . چون واقعا احتیاج داشتم بُهتمو یه جا ثبت کنم . تو یه جای شخصی . بُهت ناشی از وجود یه آدم . یه دوست . یکی که خیلی بیشتر از یه دوسته . یه حس گرمه . یه چیز خاص ... هووووم .... اصلا ... ولش کن . بذار با فکرش گرم شم . با واژه هاش . با لبخندش . با ... آخه میدونید ؟ من خیلی سردمه ... همین ...